مهران ابراهیمیان؛ بازار: در سایه ابهام آماری، انحصار واردات و سیاستهای متناقض، بازار برنج ایران ملتهبتر از همیشه است؛ جایی که سفره مردم میدان نبرد منافع گروههای خاص، تغییرات ناگهانی سیاستگذاریها و بیتوجهی به آمار و واقعیت تولید قرار گرفته است. اما عیب کار آنجاست که دولت و بازار بی درو پیکر فروش برنج به روش سنتی هر دو با شفافیت و برند سازی برای برنج ایرانی مخالفند!
در سالهای اخیر بازار برنج ایران، همواره محل نزاعی میان سیاستگذاران، تولیدکنندگان، واردکنندگان و مصرفکنندگان بوده است. با بالا گرفتن تب تورم و سیاستهای عجیب و متناقض دولت در زمینه واردات، قیمت برنج به یکی از چالشهای جدی سبد معیشتی خانوار ایرانی بدل شده. بر اساس آمار بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، نرخ تورم مواد غذایی طی دو سال اخیر بین ۸۰ تا ۱۰۰ درصد بوده است که برنج در راس آنها قرار گرقفته است. وضعیت این کالای استراتژیک این روزها بیشتر تحت تأثیر بازیهای آماری، نفوذ افراد خاص و سیاستهای غیرقابل پیشبینی دولت قرار گرفته است.
بازی آمار برای گرانی ۱۰۰ درصدی
مختاریانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان و تامین کنندگان برنج و یکی از فعالان با سابقه بازار نهادهها و برنج، معتقد است ریشه بخش عمده التهابات بازار برنج به ابهام و خطای آماری بازمیگردد؛ او می گوید: دولت سال گذشته تولید برنج داخل را ۲.۷ میلیون تن اعلام کرده بود، اما اکنون پس از ماهها اختلاف و جدل و بی توجهی به نظرات کارشناسی انجمن، این عدد در حال اصلاح است و مسئولان تازه پذیرفتند که آمار اشتباه بوده است.
او در ادامه با اشاره به جلسات متعدد میان انجمن برنج و وزارت جهاد کشاورزی، میگوید: ما ماههاست فریاد میزنیم تولید واقعی کشور حدود ۱.۶ تا ۱.۷ میلیون تن است؛ ظاهرا این عدد حتی در هیئت دولت هم مطرح شد اما مسئولان زیربار واقعیت نرفتند!
مشکل ابهام آماری تنها در گفتوگوهای مختاریانی خلاصه نمیشود؛ گزارش اخیر خبرگزاری مهر نیز صراحتاً اعلام کرده «امسال با کمبود یک میلیون تنی تولید روبهرو هستیم، که انعکاس واضح اختلاف محاسبات دولتی و واقعیت بازار است.
معمای آماری برنج، عامل اصلی بحران بازار و سوژه سوء استفاده سودجویان شد
نفوذ افراد خاص؛ قندان و بازار برنج
در کنار خطای آماری، مختاریانی در پاسخ به سئوال خبرنگار ما به پدیدهای پررنگتر اشاره میکند؛ نفوذ افراد و حلقههای خاص در وزارتخانهها! او می گوید: در وزارت جهاد کشاورزی افرادی حضور دارند که حتی در نشستهای مهم قندان پرت میکنند! این افراد، که پیشتر بازار نهادههای دامی، کنجاله و روغن را در اختیار گرفتهاند، امروز چشم به بازار برنج دوختهاند.
او اضافه میکند: امروز بیش از ۵۰ درصد واردات دانههای روغنی و روغن خام توسط یک نفر انجام میشود؛ در حالی که طبق قانون نباید بیش از ۱۵ درصد باشد. همین قواعد و نفوذ افراد با رانت بالا، بازار برنج را هم نشانه گرفته است.
اخبار گزارش شده در خبرگزاری ها هم این مسئله را تأیید میکند: طی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، روند انحصار در واردات نهاده و همراهی آن با تغییر سیاستهای وارداتی، موجب افزایش چندبرابری قیمتها شده است. کارشناسان بارها این روند را نادرست و به سود یک گروه خاص میدانند.
سیاستگذاری متناقض از ممنوعیت تا آزادسازی نصفه و نیمه
راهکارهای دولت برای آرامکردن بازار برنج بارها تغییر کرده؛ از ممنوعیت واردات برنج خارجی باکیفیت تا صدور مجوزهای محدود فقط در زمان کمبود عرضه. مختاریانی تصمیمات دولتی را پر از تناقض میداند: در حالی که نمایندگان ۲۱ استان جنوبی نگران کمبود و گرانی برنج خارجی بودند، یک نماینده شمالی مدعی شد تولید مازاد داریم و جلو ثبت سفارش واردات را گرفت. همین سیاست منجر شد ظرف چند ماه قیمت برنج خارجی دو برابر شود و مردم با کاهش قدرت خرید خود مواجه شوند.
بررسی ها نشان می دهد، محدودیتهای پیدرپی در واردات و تعلل در تصمیمگیری، باعث شده قیمت برنج ایرانی اگرچه اندکی کاهش نسبی یافته، اما نسبت به سال قبل همچنان بین ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش دارد. علت این نوسانات، کمبود برنج خارجی است که بازار را از تعادل خارج کرده.
تمرکز واردات روغن و نهادهها در دست یک نفر، قانون ۱۵ درصدی را به حاشیه راند
انحراف افکار عمومی و جنجال رسانهای؛ قربانیان سفره مردم
مختاریانی در پاسخ به سئوال دیگر خبرنگار بازار، اعتقاد دارد بخشی از جنجال و جوسازیهای اخیر درباره گرانی برنج، با هدف منحرف کردن نظر جامعه از مشکلات دیگر در بخش نهادههای دامی، جو و روغن صورت میگیرد. او می گوید: مدام انگشت اتهام به سمت شرکتهای بزرگ واردکننده برنج است، اما هیچکس نمیپرسد چرا واردات نهادههای دامی فقط در اختیار چند نفر قرار گرفته و قیمت جو دو برابر شده؟ چرا ثبت سفارش هر تن نهاده حدود ۳۰ یورو بالاتر از قیمت جهانی انجام میشود؟
او میپرسد: آیا فقط برنج برای مردم مهم است؟ یا مرغ و گوشت و روغن هم جزو سبد غذایی طبقه متوسط هستند؟ چرا از بحران این کالاها عمداً غفلت میشود؟
به گفته مختاریانی، انجمن برنج ایران، علت اصلی کمبود برنج را نه احتکار، بلکه ممنوعیت واردات و سیاستهای غلط اعلام کرده و تاکید میکند: انحصار و محدودیتهای بیهوده وارداتی، سفره مردم را کوچکتر کرده است. وی تاکید می کند در بازاری با این وضعیت احتکار کاری عقلایی نیست زیرا کسانی که احتکار می کنند باید با لحاظ کردن ریسک اقتصادیف سود بالایی را پیش بنیی کنند در حالی که طی دو هفته آینده برنج های امسال به بازار می آیند.
سیاستهای ناپایدار دولت، سلیقه و قدرت خرید مردم را قربانی تصمیمات دستوری و نفوذ افراد کرده است که به دنبال در اختیار گرفتن کل بازار مواد غذایی هستند
اثرات سیاستها بر سفره مردم
پای سیاستهای کلان که وسط باشد، سفره مردم به سرعت کوچک میشود. درحالیکه دولت بارها قول داده است با سیاستهای جدید، بازار متعادل خواهد شد، اما قدرت خرید و جیبشان نشان میدهد که همچنان نسبت به قیمتها ناامید هستند و بسیاری از خانوارها توانایی خرید برنج کیفی داخلی یا خارجی ندارند. بخش قابل توجهی از ایرانیها، طبق عادت به مصرف برنج خارجی روی آورده بودند که حالا با حذف یا کمبود شدید همین برنجها، ضربه بزرگی به معیشت آنها وارد شده است. مدیر عامل برنج طبیعت، این وضعیت را ناشی از بیتوجهی سیاستگذار به شرایط واقعی اقتصاد مردم میداند و می گوید: ۲۱ استان ایران، برنج خارجی مصرف میکنند. وقتی درآمد سرانه خانوادههای ایرانی حتی با آفریقاییها هم قابل مقایسه نیست، چرا بر تأمین ذائقه و قدرت خرید مردم فشار میآوریم و فقط به حفظ انحصار برخی گروههای خاص فکر میکنیم؟
دورنمای بازار؛ راهکار یا بنبست؟
از مجموع اظهارات اخیر مختاریانی که نشان می دهد بسیار شاکی از وضعیت موجود بازار است، یک راهکار روشن و پیش روی دولت قابل رویت است. شفافیت آماری، رفع انحصار و احترام به سلیقه و قدرت خرید مردم.
در شرایطی که هم تولید داخلی و هم واردات با چالشهای جدی روبهرو است، اتکا به آمار واقعی و اصلاح شبکه تأمین و بالاخره، برندسازی برنج ایرانی میتواند قدمی مؤثر برای کاهش التهاب باشد.
برآیند پژوهش، مذاکره با گروههای صنفی و دسترسی آزاد به ارقام واردات و تعرفهها، راه حلهای جدی و قابل تحقق هستند؛ مشروط به آنکه نفوذ افراد خاص و تصمیمات سلیقهای جای خود را به سیاستهای شفاف و مبتنی بر منافع عمومی بدهد. همانگونه که مختاریانی هشدار میدهد: اگر دولت همچنان به سیاستهای اشتباه ادامه دهد، بازنده نهایی مردم خواهند بود. کمبودها و گرانی به سفره ایرانیها رحم نمیکند!
در نهایت، تجربه سالهای اخیر بازار مواد غذایی ایران ـ بهویژه برنج ـ نشان میدهد همه راههای غلط به سفرهی مردم ختم میشود. تحلیل اظهارات مختاریانی و مرور اخبار پیوست، هشدار بزرگی است برای سیاستگذاران تا هرچه سریعتر به سمت شفافیت آماری و توجه به قشر کمدرآمد حرکت کنند؛ قبل از آنکه یک خطای آماری، میلیونها نفر را شاکی کند.
دیدگاهتان را بنویسید