ورود آمریکا به جنگ با ایران، پرسشهای متعددی را درباره منطق راهبردی و ریسکهای امنیتی این تصمیم در سطح منطقه خاورمیانه و فراتر از آن ایجاد کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین، پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» روز دوشنبه در گزارش «تیتر یک» خود، مداخله اخیر آمریکا در جنگ رژیمصهیونیستی با ایران را در کانون توجه قرار داد و به بررسی هزینهها و احتمالا دستاوردهای واشنگتن از چنین مداخلهای پرداخت.
«فام کوانگ هین»، تحلیلگر آکادمی دیپلماتیک ویتنام در مقدمه این گزارش تحلیلی با اشاره به اینکه برای دههها، خاورمیانه یکی از بیثباتترین مناطق جهان بوده، تاکید کرده است: «رقابت دیرینه تهران و تلآویو نه تنها رویارویی بین دو کشور، بلکه محور یک رقابت ژئواستراتژیک با حضور قدرتهای جهانی است. با این حال، سئوال این است که چرا واشنگتن تصمیم گرفت وارد درگیریای شود که قابلیت ایجاد یک جنگ منطقهای را دارد؟ آمریکا از این ماجراجویی چه چیزی بهدست میآورد و چه چیزی از دست میدهد؟
حفاظت از تلآویو: از زمان جنگ جهانی دوم، آمریکا از اسرائیل در خاورمیانه محافظت کردهاست. این مشارکت با بستههای کمک نظامی عظیم تا سقف ۳.۸ میلیارد دلار در سال به مدت ۱۰ سال از ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۰ تحت توافقنامه کمکهای امنیتی که در زمان اوباما امضا شد، تضمین شده است.
رقابت ژئوپلتیک با ایران: ایران رقیب اصلی ژئوپلتیکی آمریکا در منطقه است. از زمان پیروزی انقلاباسلامی ۱۹۷۹، تهران نه تنها نظم خاورمیانه به رهبری آمریکا را به چالش کشیده، بلکه به صورت فعال از گروههای مسلح در محورمقاومت ضدآمریکایی و ضداسرائیلی، مانند حزبالله در
لبنان، حماس در غزه و حوثیها در یمن حمایت کردهاست.
فرصتی برای نمایش قدرت: مداخله آمریکا در حمله به ایران، فرصتی برای نمایش قدرت واشنگتن در برابر رقبای استراتژیکش مانند روسیه و چین است.
افزایش حضور در خاورمیانه: یکی از بزرگترین مزایای استراتژیک برای آمریکا، گسترش حضورش در خاورمیانه در سال اول دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ است. این مداخله تعهد آمریکا به متحدانش را مجدداً تأیید کرد.
مزیتهای اقتصادی: آمریکا از حفظ بیثباتی کنترلشده در منطقه، مزایای اقتصادی قابل توجهی به دست آورده است. تولیدکنندگان اسلحه آمریکایی مانند «لاکهید مارتین»، «ریتیون» و «بوئینگ» همگی از افزایش هزینههای نظامی کشورهای خاورمیانه بهرهمند شدهاند. در ماه مه ۲۰۲۵، ترامپ از سه کشور ثروتمند خاورمیانه بازدید و در آنجا قراردادهای سنگین سرمایهگذاری دفاعی منعقد کرد. تلآویو نیز مشتری اصلی برنامه تأمین سامانههای دفاعی پیشرفته مانند گنبد آهنین، فلاخن داوود و جنگندههای F-۳۵ است.
رقابتهای نفتی: هنگام بروز چنین درگیریهایی، آمریکا به یک تأمینکننده جایگزین ایدهآل نفت و گاز تبدیل میشود، بهویژه زمانی که زنجیره تأمین انرژی در خاورمیانه مختل میشود، آنهم در شرایطی که اروپا تلاش میکند از وابستگی خود به انرژی روسیه فرار کند.
بهانهای در دست آمریکا: مناقشه تهران و تلآویو به بهانه معقولتری برای آمریکا تبدیل میشود تا به تشدید تحریمها علیه ایران ادامه دهد و در نتیجه اقتصاد این کشور را تضعیف کند و مانع از دسترسی تهران به بازار بینالمللی نفت شود.
آمریکا در گرداب: جانبداری آشکار از تلآویو، واشنگتن را در معرض خطر کشیده شدن به گرداب درگیری در خاورمیانه قرار میدهد. این اشتباهی است که بسیاری از اسلاف ترامپ نیز مرتکب شدهاند. این امر موجی از اعتراضات را در داخل آمریکا نیز برانگیخته است.
خطر فرسایش: تصویر آمریکا به عنوان نماد پیشرفت انسانی در جهان عرب در معرض خطر فرسایش است. سیاست این کشور در گرایش شدید به سمت تلآویو و نادیده گرفتن اتهامهای این رژیم، آمریکا را در جنگ مذهبی علیه مسلمانان عرب در سرزمینشان همدست کرده است.
هزینههای راهبردی: مداخله در درگیری تهران و تلآویو برای منابع استراتژیک آمریکا هزینه دارد.
هزینه مالی: حفظ نیروها و استقرار نیروهای واکنش سریع در خاورمیانه، بار قابلتوجهی بر بودجه دفاعی آمریکا تحمیل کردهاست، بهویژه در زمینه رقابت با چین و واشنگتن را ملزم میکند تا قابلیتهای خود را مجدداً متعادل کند.
پشت پا به قوانین بینالمللی: نادیده گرفتن مسئله الزامآور بودن قوانین بینالمللی، آنهم زمانی که آمریکا صریحترین طرفدار نظم مبتنی بر قانون است، نکتهای اساسی بهحساب میآید. در واقع، دولت دوم ترامپ راهبرد «حفظ صلح مبتنی بر زور محض» را به «مکانیسمهای چندجانبه»، که ترامپ مدتهاست از آنها بیزار است، ترجیح میدهد.
مداخله در مناقشه تهران و تلآویو، در چارچوب نظم جهانی درحال تغییر، یک اقدام پرخطر برای آمریکا است. هزینه حضور واشنگتن دراین مناقشه کم نیست.
پیشبینیها نشان میدهد در کوتاهمدت، آمریکا به حفظ تعامل غیرمستقیم از طریق کمکهای نظامی و بازدارندگی استراتژیک ادامه خواهد داد، اما از مداخله مستقیم اجتناب خواهد کرد، مگر اینکه منافع جهانیاش در خطر باشد. خاورمیانه برای هر رئیسجمهور آمریکا یک معمای پیچیده باقی میماند و هر حرکتی به صورت بالقوه نه تنها برای منطقه، بلکه برای خود نظم جهانی به رهبری آمریکا نیز پیامدهای استراتژیک عمیقی به دنبال دارد.
دیدگاهتان را بنویسید