شنبه / ۱۳ اردیبهشت / ۱۴۰۴
×

سرانجام زلزله سیاسی در کاخ سفید رخ داد تا مایک والتز از سمت مشاور امنیت ملی برکنار شود و مارکو روبیو جای او را در این پست عهده‌دار شود.

در  ماجرای برکناری والتز از مذاکرات، پای ایران در میان است؟
  • کد نوشته: 61817
  • ۱۲ اردیبهشت
  • 2 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبر آنلاین، برکناری مایک والتز از سمت مشاور امنیت ملی دولت ترامپ به‌عنوان یک شوک سیاسی در کاخ سفید ارزیابی می‌شود. با این حال، بسیاری تحلیلگران این اتفاق را از پیش قابل‌پیش‌بینی می‌دانستند. مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، حالا همزمان نقش مشاور امنیت ملی را بر عهده گرفته، اما زمزمه‌ها درباره احتمال کنار رفتن او نیز همچنان ادامه دارد.

    برکناری والتز با حواشی و گمانه‌زنی‌های زیادی همراه بود. برخی منابع خبری گزارش دادند که والتز به طور ناگهانی و بدون اطلاع قبلی برکنار شد، در حالی که برخی دیگر ادعا کردند که این تصمیم از قبل برنامه‌ریزی شده بود. دولت ترامپ تلاش کرد تا این برکناری را به عنوان یک تغییر سازمانی عادی جلوه دهد، اما بسیاری از ناظران بر این باور بودند که عوامل دیگری در این تصمیم نقش داشته‌اند.

    به نظر می‌رسد این تغییرات ناشی از اختلاف‌نظر عمیق ترامپ با والتز و روبیو در استراتژی‌های کلان دولت است. گزارش‌ها حاکی از آن است که والتز فاقد مهارت‌های لازم برای ایجاد اجماع و ایجاد روابط کاری قوی با سایر مقامات ارشد دولتی بوده است. این منجر به اصطکاک و اختلاف نظر در مورد مسائل کلیدی سیاست خارجی شد و توانایی دولت را برای اتخاذ تصمیمات سریع و قاطع تضعیف کرد.

    رسوایی «سیگنال گیت»: محرک اصلی یا بهانه؟

    در ظاهر، دلیل اصلی کنار رفتن والتز افشای اطلاعات محرمانه در اپلیکیشن سیگنال بود؛ موضوعی که رسوایی بزرگی به نام «سیگنال گیت» را رقم زد. داستان از آنجا آغاز شد که جفری گلدبرگ، سردبیر مجله آتلانتیک، به‌اشتباه در گروهی محرمانه در سیگنال اضافه شد؛ گروهی که توسط خود والتز اداره می‌شد. این رسوایی دامنه گسترده‌ای پیدا کرد و پای مقامات ارشد امنیت ملی را به میان کشید.

    با این حال، ابعاد ماجرا فراتر از این اتفاق ساده است. پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، نیز در بحران امنیتی مشابهی نقش داشت، اما همچنان در سمت خود باقی مانده است. این موضوع گمانه‌زنی‌ها درباره اینکه آیا برکناری والتز صرفاً بهانه‌ای برای حذف یک چهره با دیدگاه‌های خاص بود، تقویت می‌کند.

    ارتباط یک برکناری با مذاکرات غیرمستقیم ایران ـ آمریکا

    بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، اعلام کرده بود که دور چهارم گفت‌و‌گو‌های تهران و واشنگتن بر سر برنامه هسته‌ای ایران، که قرار بود روز شنبه ۱۳ اردیبهشت در رم برگزار شود، به‌دلایل «تدارکاتی و فنی» به تعویق افتاده است. مذاکراتی که به نظر می‌رسد چهارشنبه هفته آینده برگزار شود. در همین حال ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه اعلام کرد مذاکراتی که قرار بود در تاریخ ۲ مه (۱۲ اردیبهشت) و پیش از مذاکرات میان تهران و واشنگتن با حضور ایران و سه کشور آلمان، بریتانیا و فرانسه برگزار شود، انجام نخواهد شد. اگرچه این گفت‌و‌گو‌ها در زمان‌های مقرر و یا اعلامی آینده برگزار خواهند شد، اما کارشناسان بر این باورند که برکناری مایک والتز نیز در به تعویق افتادن این نشست‌ها بی‌ربط نبوده است. برخی جریان‌های ضدایرانی از هم اکنون خبر از برهم خوردن مذاکرات ایران ـ آمریکا می‌دهند و برخی معتقدند که ترامپ در آینده با تیم یکدست‌تری در مذاکرات با ایران برای رسیدن به توافق ظاهر خواهد شد.

    والتز؛ چهره‌ای جنجالی در سیاست خارجی

    مایک والتز از مدافعان سرسخت سیاست فشار حداکثری علیه ایران و از مخالفان هرگونه مذاکره با روسیه بود. سیاست‌های جنگ‌طلبانه او باعث شد در کاخ سفید مقابل طیفی از جمهوری‌خواهان انزواطلب قرار گیرد؛ جناحی که هواداران اصلی شعار «اول آمریکا» هستند.

    حتی دونالد ترامپ جونیور نیز به‌طور ضمنی به اختلافات پشت پرده اشاره کرده است. او در ایکس نوشت: «نئوکان‌ها در تلاش برای تخریب استیو ویتکاف هستند، چون می‌خواهند سیاست خارجی پدرم را تضعیف کنند. دولت پنهان خواهان جنگ‌های بی‌پایان است!»

    پیامد‌های داخلی این برکناری

    برکناری والتز نه تنها تصویر کاخ سفید را تغییر داده، بلکه می‌تواند پیامد‌های گسترده‌ای در کنگره آمریکا داشته باشد. جمهوری‌خواهانی که تا پیش از این روی سیاست‌های والتز حساب باز کرده بودند، شاید واکنش تندی به تصمیم ترامپ نشان ندهند، اما این اختلافات احتمالاً در آینده باعث چالش‌های بیشتری در هماهنگی میان دولت و کنگره خواهد شد.

    فاصله گرفتن ترامپ از تندرو‌ها

    دولت‌ها اغلب دستخوش تغییرات در کابینه می‌شوند، به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری. این تغییرات می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله اختلافات سیاستی، درگیری‌های شخصی و تمایل به تغییر جهت دولت باشد. در مورد ترامپ، دولت او به نرخ بالای گردش کارکنان و کشمکش‌های قدرت داخلی معروف بوده است. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ نیز بسیاری بر این باور بودند که دولت او به شدت تحت نفوذ سرمایه‌داران قدرتمند و ذی‌نفوذ حزب جمهوری‌خواه همچون پل سینگر، برنارد مارکوس، و شلدون آدلسون بود که مواضع تندی نسبت به ایران نیز داشتند. ترامپ در آن برهه نیز با افرادی که در سمت مشاور امنیت ملی بودند چالش‌هایی داشت. ژنرال مک مستر و همچنین جان بولتون جنگ طلب که ترامپ با او زاویه شدیدی داشت. بولتون که در واکنش به برکناری والتز مقاله‌ای در وال استریت ژورنال منتشر کرد نوشت: برکناری والتز باعث ایجاد آشفتگی در داخل دولت شده است، زیرا او اولین مقام ارشد است که در این مرحله حساس به سمت جدیدی منتقل می‌شود. بولتون مشکل را شخص ترامپ معرفی کرد و ادامه داد: رئیس‌جمهور‌هایی که از سازوکار شورای امنیت ملی استفاده نمی‌کنند، توانایی‌های خود را برای برنامه‌ریزی تضعیف می‌کنند، کنترل اداری را از دست می‌دهند و از پیگیری مؤثر اجرای تصمیمات خود ناتوان می‌شوند. او در این مقاله تصریح کرد که در سایه طبیعت ترامپ هیچ راه حل آسانی وجود ندارد؛ آشفتگی بخشی جدایی ناپذیری از طبیعت بوده و این ویژگی ملازم تیم اوست.

    با همه این تفاسیر، به نظر می‌رسد ترامپ در دوره دوم مسیر تازه‌ای برای یکدست کردن کابینه خود در پیش گرفته است. پرونده‌های اوکراین، چین، توافق با ایران از جمله مواردی هستند که او می‌خواهد با اتفاق نظر بیشتری به سمت حل و فصل آنها برود.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نه − شش =