دوشنبه / ۲۲ اردیبهشت / ۱۴۰۴
×

عصر یکشنبه ۱۱ مه ۲۰۲۵ استیو ویتکاف و سیدعباس عراقچی در حالی میز مذاکره را ترک کردند که خبری از توافق موقت یا دائمی نبود اما شکست مذاکرات نیز اعلام نشد. تهران اعلام کرده است مشکلی با افزایش سطح نظارت‌ها جهت راستی آزمایی صلح آمیز بودن برنامه اتمی ایران ندارد اما حاضر به عقب‌نشینی در خصوص خطوط قرمزی همچون چشم پوشی از حق غنی‌سازی اورانیوم یا واگذار کردن توان موشکی کشور نیست. در سوی مقابل استیو ویتکاف نیز که پیش از این بر کلید واژه «نظارت» بر برنامه اتمی ایران استفاده می‌کرد، حال با چرخشی معنادار خواستار «برچیده شدن» کامل برنامه اتمی ایران است. در ظاهر نوعی وضعیت «بن بست» در مذاکرات ایران- آمریکا حاکم شده اما این امیدواری وجود دارد که مذاکرات تیم‌های فنی بتواند گره این دور از گفتگوها را به سمت توافقی پایدار باز کند. 

تانگو روی خطوط قرمز/ دور چهارم مذاکرات چه خواهد شد؟
  • کد نوشته: 65607
  • ۲۲ اردیبهشت
  • 1 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • به گزارش اقتصاد آنلاین، چهارمین نشست مذاکرات غیرمستقیم میان تهران- واشنگتن در حالی روز یکشنبه ۱۱ مه برگزار شد که وقفه یک هفته‌ای در روند مذاکرات شبهاتی از سوی دو طرف ایجاد کرده بود. برخی از تحلیلگران عواملی همچون دستاوردها و پیش‌فرض‌های سفر ترامپ به خاورمیانه، عملکرد سه کشور اروپایی موسوم به (E3) در روند شکل‌گیری تبادلات مذاکرات فنی و تاثیر مخالفان و موافقان داخلی و خارجی در آمریکا را موضوعاتی مهم در تعویق مذاکرات و همچنین در قالب‌بندی موضوعات اساسی در روز یکشنبه در مسقط می‌دانند. با این حال چهارمین دوره مذاکرات با گفت‌وگویی بحث‌برانگیز میان طرفین آغاز شد. آمریکایی‌ها که در سه دوره قبلی با احتیاط خواسته‌ها و دیدگاه‌های خود را بیان می‌کردند، این‌بار صریحاً از ضرورت پایان دادن به فرایند غنی‌سازی ایران در این گفتند. در مقابل وزیر امور خارجه ایران مخالفت تهران در این باب را اعلام کرد. اگر چه آغاز مذاکرات اینگونه کلید خورد، اما در پایان آن طرفین و میزبان مذاکرات، میزان امیدواری خود را از تبادل نظرها اعلام کردند. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی دور چهارم مذاکرات پرداخته و همچنین تاثیر نتایج گفت‌وگوهای روز یکشنبه را به سفر آینده ترامپ به خاورمیانه تعمیم دهیم.
    با وجود کشمکش‌های عادی در حین تبادل نظرها، وزیر امور خارجه عمان پس از پایان روز چهارم، مذاکرات انجام شده میان ایران و آمریکا را خلاقانه معرفی کرد. در جهان دیپلماسی گاهی رسیدن به یک توافق عقلانی که به سود طرفین باشد و در آینده به راحتی دیگران نتوانند بر روی آن تأثیر قابل توجهی بگذارند، مستلزم برملا شدن خواسته‌ها و بحث‌های جنجالی میان دولت‌های مذاکره کننده است. هرچه در این گفت‌وگوها موضوعات جزئی و حساس‌تر مورد بررسی قرار گیرند، از میزان سوتفاهم‌ها کاسته خواهد شد. این موضوع تا حدی برای بدر بوسعیدی دارای نکات با ارزش بود که او از روند مذاکرات، تمایل رسیدن به یک توافق اصولی را احساس کرده بود. بعد از اتمام مذاکرات، سید عباس عراقچی به جدیت این دور از مذاکرات اشاره کرد و در ادامه افزود که مواضع دو کشور به یکدیگر نزدیک‌تر شده است. هر چه دو طرف بتوانند بر سر موضوعات چالشی به درکی مشترک دست یابند، توان مدیریت مذاکرات بالاتر می‌رود. علاوه بر این برای رسیدن به یک توافق هسته‌ای که از یک سو ایران به دنبال فعال بودن نیروگاه‌های هسته‌ای خود و از سویی دیگر طرف مقابل به دنبال مهار آن است، تنها در صورتی در یک خط موازی قرار می‌گیرند که توافق حاصل شده بر اساس خواست و نظر هیچ کدام یک از طرفین تعریف نشده باشد؛ زیرا توافق مطلوب در رد و بدل کردن برگه‌های برنده و متوقف شدن در یک نقطه بینابین است.

    وجود روزنه امید برای رسیدن به یک توافق هسته‌ای چه به صورت میان مدت و یا حتی بلند مدت، قبل از سفر ترامپ به سه کشور قطر، امارات و عربستان شانس تاثیرگذاری ایده‌های خطرناک را کاهش می‌دهد. در همین چند روز گذشته با اعلام تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی در سفر پیش‌روی ترامپ به خاورمیانه، موضع‌گیری‌های مهمی بر نتیجه خبر منتشر شده شکل گرفت. ترامپ که در تاریخچه تغییر اسامی نامدار است و «خلیج مکزیک» را به «خلیج آمریکا» تغییر نام داد، این بار اقدام به تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی کرد. در واکنش به این خبر ضدایرانی و بحث برانگیز، وزیر امور خارجه ایران در شبکه ایکس اینگونه موضوع را شفاف‌سازی کرد: «شایعات مضحکی که در مورد نام خلیج‌فارس وجود دارد، چیزی بیش از یک کمپین دروغ‌پراکنی توسط افراد همیشه جنگ‌طلب و خشمگین کردن ایرانیان در سراسر جهان و تحریک آن‌ها نیست.» هم زمان با بازی رسانه‌ای آمریکایی‌ها، کشورهای جنوب خلیج فارس همراهی حداکثری را با روند مذاکرات اتمی میان تهران- واشنگتن در دستور کار قرار دادند.

    این همراهی بیش از آنکه نتیجه توسعه روابط دوجانبه باشد، نتیجه حاصله از دور نخست ریاست جمهوری ترامپ، جنگ یمن و به خطر افتادن امنیت انرژی در منطقه است. حال اعضای شورای همکاری خلیج فارس بیش از سایر بازیگران منطقه‌ای- بین‌المللی خواهان صلح میان ایران و آمریکا هستند.

    آن چیزی از چهار دوره جلسات غیرمستقیم ایران و آمریکا برداشت، خواست طرفین برای رسیدن به یک توافق دو جانبه است. صحبت‌های مقامات آمریکایی نشان‌دهنده تمایل آنها برای عبور از مسیر اختلافات و دستیابی به پایه صلح اولیه است. در شرایط کنونی و با توجه به باز بودن پرونده‌های سیاسی در چین و اوکراین، به هیچ عنوان طولانی شدن مذاکرات با ایران برای ترامپ سودمند نیست. همچنین اگر ممنوعیت فعالیت هسته‌ای ایران از سوی مقامات آمریکایی اعلام می‌شود، در مرحله اول نشان‌دهنده خواسته حداکثری آنان است که ممکن است در ادامه تعدیل شده ظاهر شود و در مرحله بعدی تلاش آمریکایی‌ها برای مدیریت کردن جلسه چندساعته با بازی دادن مهره‌های از پیش تعیین شده آنان است.

    همچنین برای آنکه مسیر مذاکرات به پایان خود نزدیک شود، چند متغیر اساسی در این روند تأثیرگذار هستند. اول از همه نقش دائمی کشورهای میانجی به خصوص بعد از سفر ترامپ به منطقه، دوم دیدگاه اساسی جمهوری‌خواهان برای رسیدن به یک توافق و در آخر نیز تلاش نتانیاهو برای به ثبت رساندن برگه برنده خود علیه پرونده هسته‌ای ایران. بنابراین دور چهارم مذاکرات اگرچه به صورت فنی دنبال شد و امیدواری‌های زیادی از نتایج آن احساس شد، اما همچنان برای رسیدن به توافق راه پرچالشی باقی مانده است.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    3 × 5 =