یکشنبه / ۵ مرداد / ۱۴۰۴
×

اگر دولت‌ها در پنجاه سال گذشته به جای تمرکز بر توسعه بی‌ضابطه، به اصلاح ساختار مصرف، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر و حکم‌رانی پایدار منابع آب توجه می‌کردند، امروز با بحران فراگیر خاموشی و تنش آبی مواجه نبودیم.

چرا بحران آب و برق امروز اجتناب‌ناپذیر شد؟
  • کد نوشته: 88105
  • ۴ مرداد
  • 11 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • به گزارش نبض بازار، بحران آب و برق ماجرای تازه‌ای در اقتصاد ایران نیست و این شرایط یک روزه پیش نیامده است. دهه‌ها سیاستگذاری اشتباه منابع آبی و برقی ما را به هدر داده است. اما این سیاست‌ها در هر دهه، چه مشکلاتی ایجاد کرده است؟  

    دهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰؛ آغاز توسعه بدون ملاحظات اقلیمی

    در دهه ۱۳۵۰، با افزایش درآمد‌های نفتی، دولت وقت سیاست توسعه صنعتی و شهرسازی را بدون توجه به ظرفیت منابع طبیعی آغاز کرد. احداث شهرک‌های صنعتی، توسعه بی‌رویه تهران و گسترش کشاورزی سنتی در مناطق خشک، بدون ارزیابی منابع آبی، زمینه‌ساز بحران‌های بعدی شد.

    در همین دوره، سدسازی به‌عنوان نماد توسعه مطرح شد، اما بدون توجه به بازدهی اقتصادی و زیست‌محیطی. سدهایی، چون کرج، لار و زاینده‌رود ساخته شدند، اما مدیریت بهره‌برداری از آنها ناکارآمد بود. به جای تمرکز بر بهره‌وری، دولت‌ها به دنبال افزایش ظرفیت اسمی بودند. تجربه مشابه در مصر نشان داد سد اَسوان، با وجود عظمت، نتوانست بحران آب را حل کند و موجب تبعات زیست‌محیطی شد.

    دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰؛ جنگ، تمرکز بر امنیت و غفلت از زیرساخت

    در دوران جنگ ایران-عراق، تمرکز دولت بر تأمین امنیت و حفظ زیرساخت‌ها بود. در این دوره، توسعه نیروگاه‌های حرارتی با سوخت فسیلی ادامه یافت، اما بدون توجه به راندمان و مصرف سوخت. نیروگاه‌هایی، چون نکا و رامین (اهواز) ساخته شدند، اما راندمان‌شان کمتر از ۳۰ درصد بود، در حالی که استاندارد جهانی به ۴۵ درصد می‌رسید.

    در حوزه آب، به دلیل شرایط جنگی، مدیریت منابع به شکل اضطراری انجام شد. اما پس از جنگ، به جای بازنگری در سیاست‌ها، همان مسیر ادامه یافت. در حالی که کشورهایی، چون ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، سیاست‌های بازسازی زیرساخت‌ها را با محوریت بهره‌وری و توسعه پایدار پیش گرفتند، ایران به توسعه کمی ادامه داد.

    دهه ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰؛ خصوصی‌سازی بدون اصلاح ساختار

    در دهه ۱۳۷۰، با اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، دولت به خصوصی‌سازی در حوزه انرژی و آب روی آورد. اما این خصوصی‌سازی بدون اصلاح ساختار تعرفه‌ها و بدون نظارت مؤثر انجام شد. شرکت‌های خصوصی در حوزه برق، نیروگاه‌هایی با راندمان پایین ساختند و تعرفه‌ها همچنان یارانه‌ای باقی ماند.

    در حوزه آب، طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، چون انتقال آب از سد کرج به تهران، بدون ارزیابی زیست‌محیطی اجرا شد. این سیاست‌ها مشابه تجربه شکست‌خورده اسپانیا در انتقال آب از شمال به جنوب بود که با اعتراض اتحادیه اروپا مواجه شد. در ایران، چنین طرح‌هایی موجب تنش آبی در مناطق مبدأ و افزایش مصرف بی‌رویه در مقصد شدند. (مثل انتقال آب از سرشاخه‌های زاینده رود از چهارمحال بختیاری به اصفهان)

    دهه ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰؛ توسعه بی‌رویه شهر‌ها و مصرف‌گرایی

    در این دهه، با رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی، مصرف برق و آب بی‌سابقه افزایش یافت. آپارتمان‌سازی گسترده، استفاده از پمپ‌های برقی، کولر‌های گازی و تجهیزات پرمصرف، شبکه برق را تحت فشار قرار داد؛ چنان که همزمان، کولر‌های آبی با مصرف روزانه هزار لیتر، بسیار رایج شدند.

    در همین دوره، استخراج رمزارز‌ها نیز به مصرف برق اضافه شد. طبق گزارش اندیشکده مسائل ایران، مصرف برق ماینر‌ها در برخی مناطق به ۵ تا ۷ هزار مگاوات رسید. در حالی که کشورهایی، چون چین، استخراج رمزارز را به مناطق دارای انرژی تجدیدپذیر محدود کردند، در ایران این فعالیت‌ها به شبکه فرسوده فشار آوردند.

    دهه ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰؛ بحران ناترازی و تصمیمات سیاسی ناکارآمد

    در این دهه، بحران ناترازی انرژی و آب به اوج رسید. طبق گزارش اقتصاد۲۴، در تابستان ۱۴۰۳، قطعی برق به ۱۸ هزار مگاوات رسید و در زمستان به ۲۴ هزار مگاوات افزایش یافت. علت اصلی، فرسودگی نیروگاه‌ها، کمبود سوخت و نبود سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر بود.

    در حوزه آب، طبق گزارش‌ها، در تیر ۱۴۰۴، ۵۰ شهر در ۲۴ استان ایران دچار تنش آبی شدند و ذخایر سد‌ها به زیر ۴۴ درصد رسید. در همین زمان، دولت به جای اصلاح ساختار مصرف، تعطیلی ادارات را به‌عنوان راهکار اعلام کرد. در حالی که کشورهایی، چون استرالیا، با اصلاح الگوی کشت و استفاده از آب باران در مدارس، بحران را مدیریت کردند.

    تصمیمات خطا و جایگزین‌های ممکن

    از تصمیمات خطا، توقف مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها بدون تأمین سوخت جایگزین بود. طبق گزارش انتخاب، در تابستان ۱۴۰۳، دولت سیزدهم بدون ذخیره‌سازی گازوئیل، نیروگاه‌ها را از مازوت محروم کرد و موجب قطعی گسترده برق شد. در حالی که در بریتانیا، سیاست‌های زیست‌محیطی با تأمین انرژی جایگزین همراه بود.

    دیگر تصمیم خطا، عدم سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر بود. ظرفیت برق تجدیدپذیر ایران (غیر برقابی) کمتر از ۲ هزار مگاوات است، در حالی که چین در ۱۵ سال گذشته بیش از ۱۱۰۰ هزار مگاوات ظرفیت ایجاد کرده. اگر ایران از دهه ۱۳۸۰ به توسعه خورشیدی و بادی توجه می‌کرد، امروز با ناترازی مواجه نبود.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    شانزده − هشت =