یکشنبه / ۵ مرداد / ۱۴۰۴
×

تجارب تلخ جهانی نشان داده که خودکفایی غذایی معادل امنیت غذایی نیست حتی پیش‌نیاز امنیت غذایی هم نیست. در حال حاضر امنیت غذایی کشور تحت تأثیر بلایای طبیعی و انسان ساز قرار گرفته است.

ضرورت راهبرد گذار از سیاست خودکفایی به امنیت غذایی ملی
  • کد نوشته: 88628
  • ۵ مرداد
  • 9 بازدید
  • بدون دیدگاه
  • به گزارش بازار به نقل از اقتصاد مدیا، حسین شیرزاد، تحلیل‌گر و دکترای توسعه کشاورزی نوشت:

    پیش‌بینی‌های تغییر اقلیم نشان می‌دهد که تعداد و شدت بلایای طبیعی با احتمال وقوع بحران‌های غذایی در آینده افزایش می‌یابد و محدودیت‌های تجاری بین المللی نیز با محدود کردن عرضه، شدت هر بحران غذایی را تشدید می‌کند.

    تأثیر عمده تغییرات آب و هوایی بر عرضه مواد غذایی احتمالاً باعث کاهش سرعت رشد و افزایش بی‌ثباتی تولید غلات می‌شود، در حالی که میانگین دمای بالاتر فصل رشد را کوتاه می‌کند و عملکرد محصول را کاهش می‌دهد. سرعت تند تغییرات آب و هوایی به دلیل رابطه غیرخطی بین عملکرد و تنش‌های بیوفیزیکی، تأثیر منفی بیشتری بر عملکرد محصول خواهد داشت. هنگامی که دما از یک آستانه بحرانی فراتر رود، محصولات زراعی متحمل آسیب شدید می شوند و منجر به کاهش سریع تولید می شوند با کمبود روزافزون منابع آب، کوچک شدن زمین های کشاورزی ناشی از صنعتی شدن، شهرنشینی، آلودگی محیط زیست و تخریب اراضی، همراه با بروز و شدت بیماری های گیاهی و آفات حشرات، و همچنین بلایای طبیعی شدیدتر ناشی از تغییرات آب و هوایی مانند آتش سوزی جنگل ها، طوفان های شن و گرد و غبار، طوفان، بارندگی های نامنظم، به موازات تلفات تنوع زیستی، آلودگی هوای انسانی و محدودیت‌های بیوفیزیکی قطعا منجر به کاهش عملکرد محصول میشود در نتیجه، این پتانسیل وجود دارد که رشد عرضه غذا ممکن است قادر به پاسخگویی به تقاضا نباشد، که در بلندمدت قیمت‌های جهانی غذا را بیشتر افزایش می‌دهد.

    بیش از ۹۰٪ از محصولات زراعی فعلی در ایران از طریق کشاورزی آبی برداشت می‌شوند که بسیار بالاتر از میانگین جهانی معادل ۲۰ درصد است. که نشان می‌دهد کشاورزی در ایران به شدت به آبیاری وابسته است. برداشت فعلی آب برای کشاورزی ۸۰ میلیارد متر مکعب است که ۸۶ درصد از مصرف آب کشور را تشکیل می‌دهد طبق برآوردهای وزارت نیرو ، سطح مجاز، یعنی پایدار، برداشت آب کشاورزی، ۶۱.۷ میلیارد متر مکعب در سال است. مشکلاتی مانند ناپدید شدن تالاب‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، خشک شدن چاه‌ها، فرونشست زمین، طوفان‌های گرد و غبار و آسیب به اکوسیستم، کشاورزی و محیط زیست در یک مارپیچ ناپایداری قرار دارند.به همین دلیل، برنامه‌های فوری برای کاهش مصرف آب در کشاورزی قبل از اینکه عواقب زیست‌محیطی آن غیرقابل برگشت شود، مورد نیاز است. کاهش برداشت آب برای کشاورزی ممکن است چالش تولید کافی غذا را تشدید کند و ناامنی غذایی را افزایش دهد. بنابراین کشور به یک تغییر پارادایم در کشاورزی نیاز دارد.

    چرا خودکفایی به معنای امنیت غذایی نیست؟

    خودکفایی در تولید مواد غذایی به این معنی است که یک ملت قادر به تولید غذای کافی برای تأمین نیازهای غذایی جمعیت خود بدون نیاز به واردات مواد غذایی اضافی باشد. با این حال، اگر ملتی نتواند آن غذا را به طور کافی در بین جمعیت توزیع کند یا اگر آن سطح از تولید مواد غذایی ثابت نباشد، آن ملت امنیت غذایی ندارد.

    بنابراین امنیت غذایی چیزی بیش از خودکفایی است. در واقع، آخرین تحقیقات نشان می‌دهد که خودکفایی، اگر به طور نادرست دنبال شود، می‌تواند به جای افزایش بهره‌وری اقتصادی ، منابع یک ملت را به خطر بیندازد. خودکفایی غذایی کشور معمولا به عنوان نسبت (یا درصد) بین تولید ملی غذا و تقاضای ملی غذا تعریف می‌شود.

    نوسانات اخیر قیمت‌های بین‌المللی مواد غذایی، بی‌اعتمادی بسیاری از کشورهای واردکننده مواد غذایی را نسبت به بازارهای بین‌المللی به عنوان تأمین‌کنندگان مواد غذایی مقرون‌به‌صرفه تقویت کرده است. یک پاسخ ممکن، کاهش وابستگی به واردات مواد غذایی است. بنابراین نگرانی در مورد امنیت غذایی به نگرانی در مورد خودکفایی غذایی تبدیل می‌شود . اما امنیت غذایی و خودکفایی غذایی دو چیز متفاوت هستند و می‌توانند در تضاد با هم باشند. مهم است که بین خودکفایی و امنیت غذایی تمایز روشنی قائل شویم. خودکفایی تضمین‌کننده امنیت غذایی نیست. تولید داخلی در صورت وجود منابع کافی، به دسترسی به غذا کمک می‌کند، اما تضمین نمی‌کند که مردم به غذای مقرون‌به‌صرفه و مغذی دسترسی داشته باشند.

    همچنین در برابر فصول نامناسب و دوره‌های برداشت کم، از مردم محافظت نمی‌کند. امنیت غذایی زمانی حاصل می‌شود که همه مردم در هر زمان به غذای مقرون به صرفه، کافی و مغذی دسترسی داشته باشند. تعادل سالمی بین دسترسی و تاب‌آوری مورد نیاز است.

    کشورهایی که در امنیت غذایی عملکرد خوبی دارند، معمولاً زنجیره‌های تأمین پیچیده، زیرساخت‌های حمل و نقل مدرن و محیط‌های نظارتی شفاف و قابل پیش‌بینی دارند. سنگاپور نمونه خوبی از این مورد است که با وجود خودکفایی کم یا بدون خودکفایی، در آخرین شاخص جهانی امنیت غذایی رتبه برتر را کسب کرده است.

    اصرار بر رویکرد خودکفایی می‌تواند سرمایه را از فعالیت‌های سودآورتر، مانند صنعت و خدمات و هر چه غیر کشاورزی، منحرف کند و با افزایش هزینه‌های انرژی، هزینه تولید مواد غذایی را افزایش دهد. بحران آب ایران که به دلیل چندین دهه تحریم، الگوی کشت غلط، سوء مدیریت منابع محلی، رشد سریع جمعیت، توزیع نامناسب فضایی و پیامدهای خشکسالی طولانی تشدید شده است، وارد مرحله فوق بحرانی شده است.

    نظرات نوشته شده کمبود آب و تلاش‌های ناموفق برای رفع آن به خوبی مستند شده است. این مشکل منجر به ساخت سدهای بزرگ و پروژه های آبیاری پرمصرف شده است که به خشک شدن رودخانه ها و مخازن آب زیرزمینی کمک کرده است.

    درگیری با کشورهای همسایه و استانهایی که در مناطقی به سختی آسیب دیده اند بر سر کم آبی آغاز شده است. تخریب خاک به افزایش گرد و غبار و طوفان های شن و آلودگی هوا کمک کرده است .کشور سالانه یک میلیون هکتار به دلیل بیابان زایی از دست می دهد تداوم پروژه‌های زیربنایی هیدرولیکی و بهره‌برداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی که بحران آب ایران را تشدید می‌کند احتمالاً به افزایش تهدیدات بیابان‌زایی کمک می‌کند.

    بدون پیشرفت‌های اساسی در نحوه الگوی کشت، تخصیص هیدرومدول ها ومدیریت آب کشور هیچ بهبودی حاصل نخواهد شد.دمای هوا در ایران به بالاترین حد خود رسیده، رودخانه ها و دریاچه ها در حال خشک شدن هستند و خشکسالی های طولانی مدت در حال تبدیل شدن به یک امر عادی است که نشان دهنده بحران آب است که بسیاری از خاک کشور را به گرد و غبار تبدیل می کند.

    بیابان زایی ایران با سرعتی سرسام آور در حال وقوع است ۹۰ درصد زمین کشاورزی کشور در مناطق خشک یا نیمه خشک است. با تمام تفاسیر فوق، الان فصل تغییر پارادایم، انگاره ها، مدلها و الگوهای ناکارآمد گذشته است. ناپایداری موفقیت گذشته ایران در خودکفایی گندم، آسیب‌پذیری آینده آن در برابر ناامنی غذایی را منعکس می‌کند، زیرا تقاضا برای محصولات غیرخوراکی به شدت در حال افزایش است.

    ایران احتمالاً در برنج و گندم تا سطوح قابل قبولی به نزدیکی مرزهای خودکفا خواهد رسید، اما همچنان برای علوفه، جو، سویا و ذرت به کشورهای دیگر وابسته خواهد بود تا اشتهای رو به رشد خود را برای گوشت و لبنیات برآورده کند. سناریوی امنیت غذایی و تغذیه می‌تواند به دلیل فشارهای جمعیتی همراه با تغییرات اقلیمی، آلودگی شدید، کاهش زمین‌های زراعی و تخلیه سفره‌های آب بدتر شود.

    نسبت جمعیتی که در تولید مواد غذایی دخیل نیستند، همچنان افزایش خواهد یافت و همچنین مصرف‌کنندگان شهری که انتخاب رژیم غذایی آنها بیشتر به انرژی، آب و زمین وابسته است، افزایش خواهند یافت. صنعتی شدن نامتوازن و مدیریت ضعیف منابع زمین و آب ممکن است در آینده هزینه‌های سنگینی داشته باشد، زیرا آلودگی خاک و آب در حال حاضر تهدیدات جدی برای ایمنی و امنیت غذایی ایجاد می‌کنند.

    اتخاذ تکنیک‌های تشدید پایدار و توسعه استراتژی‌های بهتر بازار باید با اقدامات سیاستی سطح بالا برای تقویت اجرای قوانین کشت نوین، کشاورزی دیجیتال و زیست‌محیطی و رعایت آنها برای مقابله با چالش‌های امنیت غذایی در آینده نزدیک همراه باشد. تا دیر نشده باید طرحی نو برای مدیریت کشاورزی این کشور ریخت.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    بیست + پانزده =