خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ روز گذشته، تحلیلی در خبرگزاری تسنیم با عنوان «نقدی بر جهادگران جهاد سازندگی» منتشر شد که واکنشهای متنوعی در پی داشت. حاج محمد حیدری دلگرم، از اعضای پیشکسوت و شناختهشده نهاد مقدس جهادسازندگی، و عضو هیئت مدیره کانون سنگرسازان بیسنگر، تحلیل تسنیم را مورد نقد قرار داده که مشروح آن ذیلاً آمده است.
بیشتر بخوانید
نقدی بر جهادگران جهادسازندگی
در سایت خبرگزاری تسنیم نقدی راجع به جهادسازندگی با عنوان «نقدی بر جهادگران جهادسازندگی» دیدم. از آنجا که نویسنده نقد، یادی از جهاد سازندگی کرده، بنده خدایی چون حقیر، به عنوان یکی از اعضای جهاد سازندگی، با تشکر از نویسنده این نقد، باید خدمتتان نکاتی عرض کنم. باید ببینیم جهاد سازندگی چه بود وچه بلایی سرش آمد و این بلا را با طرح شما نمیتوان پاسخ داد.
همه مطلع هستیم حضرت امام خمینی (ره) با اعتقاد به مکتب اسلام ناب محمدی (ص)و مذهب تشیع علوی انقلابی با حضور مردم ایران رقم زدند و از ابتداء با شعار مقاومت در مقابل کفر طرح بزرگ حکومت اسلامی، با نظریه ولایت فقیه به عنوان پیروی از حضرت محمد صلوات الله علیه و عدالت مولای متقیان مطرح کردند. تا بدین وسیله همه «ایسم»های موجود وطاغوتهای زمانه را اعمّ از علوم انسانی و فلسفی و علمی را برهم زند و با دانش اسلامی این حکوت را طرحریزی کرد و به اجراء درآورد.
یکی از پیشنهادهای بهوجود آمده بعد از سپاه پاسداران و کمیته انقلاب اسلامی و کمیته امداد تشکیلات جهاد سازندگی بود.
جهاد سازندگی با تفکر فرهنگی به همراه عمرانی، برای محرومین آن زمان ایران طراحی شد و با اجرای جوانان دانشجو و مردم محروم روستا و تدبیر روحانیت بهویژه شهید بهشتی آغاز به کار کرد. و این تشکیلات با شعار «همه باهم جهاد سازندگی» کارش را برنامهریزی کرد؛ که با تمام ارگانها و سازمانها از حیث اجرا و تفکر وسازماندهی تفاوت داشت، و برایناساس محصول آن نیز متفاوت از بقیه سازمانها شد.
جهادگران سازندگی روحی را بر همه سازندگیها ترجیح میداد. استراتژی این نهاد بر همدلی بود؛ مدیری برتر از مدیر دیگر نبود؛ درواقع شورایی اجرا میکردند. هیچ کس خودش را برتر از دیگری نمیشمرد. با پهلوزدن به رشتههای اجتماعی ــ جامعهشناسی، مردمشناسی، روانشناسی و … ــ ضمن حرکتی نو، جامعهای را ترتیب داد که از متن مردم جوانه زد وبذر انقلاب را در جایجای کشور غرس کرد.
بطور خلاصه باید عرض کنم این نهاد غرس شده، گستردگیاش نهتنها سراسر کشور با ۶۵۰۰۰ روستا را فراگرفت، بلکه بیست کشور محروم را نیز با فرهنگش تحت پوشش قرار داد. اگر در هر روستا جهادسازندگی بطور میانگین سه پروژه در سال انجام داده باشد ظرف بیست سال سه میلیون و نهصد هزار پروژه انجام داده است؛ که البته آمار بیش ازاین است.
این همدلی با فرهنگ ولایتمداری، دینمحوری،مردمداری، خودسازی، ایثار و اخلاص، قانونمداری، همهدفبودن سراسر کشور با تفکر سازندگی، به نام جهاد مقدس اعمّ از کشاورزی، باغداری، زراعت، قنوات و تقسیم زمینهای خوانین فراری، شیلات و نخیلات، پزشکی، بهداشتی، آموزش، فرهنگی، عمرانی، احداث جادهها، برقرسانی، آبرسانی شرب، سدسازی، آبخیزداری و آبخوانداری و ساخت مساجد و حسینیهها، مخابرات، احداث مدارس، بهسازی روستاها، صنایع روستایی، ایجاد شوراهای روستایی، تحقیقات و ابتکارات کشاورزی و صنعتی برای محرومین و پشتیبانی و مهندسی جنگ را انجام میدادند.
چنین سازمانی مانند یک برج بزرگ در یک شهر، قد علم کرده بود. همه دولتها ــ از دولت بازرگان تا خاتمی ــ جهاد سازندگی را مزاحم خویش میدانستند. با دسیسه بصورت قانونی، توسط مجلس ششم، این برج بزرگ را از بیخ و بن برکندند و به دستور رهبری نیز گوش ندادند. ضمن اینکه برخی جهادگران ستاد هم با این قانون همراهی کردند. اما جهادگران در صف، که از پشت خنجر خورده بودند ایستادگی کردند؛ ولی بیقانونی نکردند و سکوت را بر اعتراض ترجیح دادند.
وقتی برج از جای کنده شد، دیگر آن استحکام زنجیرهوار ازهم بریده شد. و این کانونها که شمردید ــ کانون جهادگران و کانون سنگرسازان بیسنگر ــ برای این مجدداً شکل گرفت که دل جهادگران خوش باشد. و گرنه افرادی چون مهندس کوثری و مهندس عظیمی ولااقل در هر استان کسی ایستادگی کرد و با توجه به کنش همه نمایندگان مجلس و دولت، از ویران شدن این برج بزرگ، از هیچ فرد جهادی نهتنها حمایت نشد بلکه هر بار ذیل هر طرح ــ مثلاً به نام سیمرغ ــ تعدادی جهادگر دور هم جمع شدند، سریع آن مجموعه را با خنجر سربریدند؛ و نگذاشتند جهاد دوباره از چشمه بجوشد.
وانگهی! اگر ویرانه را دوباره بخواهی بسازی، شایسته است نیروها را جمع کنی، نیروها را چنان در وزارت خانه و ادرات تقسیم کردند، که هر نیرو در هر وزارتخانه، احساس غربت و تنگدلی میکرد. جهادگران تنها چاهی پیدا میکردند در بیابان، که نظراتشان را به قنوات وچاهها گفتهاند.
یادم نمیرود ــ و دستخط اعتراضی مرحوم مهندس عظیمی نیز نزد اینجانب موجود است ــ که در سال ۱۳۹۶ مقالهای نوشته شد و بنا شد روزنامهای آن را چاپ کند. قبل از چاپ متوجه شد که کلمه «جهاد سازندگی» به «بسیج» تبدیل شده است. به اعتراض نزد مسئول روزنامه رفتم و گفتم حق ندارید چاپ کنید. گفتند به ما گفتند چاپ کنید وجهاد سازندگی را حذف کنید. چاپ کردند و مانتوانستیم کاری کنیم. حالا حق بدهید که نمیگذاشتند و نمیگذارند تحقیقی از جهاد سازندگی رو شود؛ فقط در این حد که بنویسد «به جهاد سازندگی ظلم شد».
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید