خرید ملک در گرجستان بهتر است یا ترکیه؟
قطع برق صنایع، ۲۰۰ هزار میلیارد تومان عدمالنفع ایجاد کرد
فشار بازار اجاره مسکن بر سبد خانوارها/ هزینه انرژی و تعمیر نیز افزایشی است
آب کدام مناطق تهران قطع میشود؟
بازنشستگی با ۱۵ سال سابقه/ قانون جدید ۱۴۰۴ اعلام شد
قیمت برنج وارداتی اعالام شد
اخراج این کارمندان ممنوع است
عیدی کارگران تا ۳۱ میلیون تومان؟/ کارمندان در انتظار تصمیم دولت
۶ دلیل حذف یارانه نقدی اعلام شد+ جزئیات
رشد ۹۲ درصدی درآمد بیمه کوثر در مهر ۱۴۰۴؛ تثبیت جایگاه در بازار و تراز مثبت عملیاتی
جزییاتی از برنامه کاهش فشار آب
قیمت جدید مرغ در بازار / اختلاف ۱۵ هزار تومانی میادین تا خردهفروشیها
مقصر گرانی حبوبات کیست؟ / لوبیا چیتی به ۴۵۰ هزار تومان رسید
اعلام زمان واریز یارانه نقدی آبان
آخرین خبر درمورد مرحله پنجم کالابرگ الکترونیک
پرداخت کالابرگ به هفت دهک درآمدی ادامه مییابد؟به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، خداداد عزیزی اخیرا درباره اتفاقات بازی تاشکند گفته؛ «بازیکنان تیم ملی سر بازوبند میخواستند همدیگر را تکهتکه کنند! در نیمهدوم هم راه رفتند، بازی نکردند تا بازی برده را برابر ازبکستان مساوی کنیم که یکی از بازیکنان قدیمی دیگر دعوت نشود.» اما چرا؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، خداداد عزیزی اخیرا درباره اتفاقات بازی تاشکند گفته؛ «بازیکنان تیم ملی سر بازوبند میخواستند همدیگر را تکهتکه کنند! در نیمهدوم هم راه رفتند، بازی نکردند تا بازی برده را برابر ازبکستان مساوی کنیم که یکی از بازیکنان قدیمی دیگر دعوت نشود.» اما چرا؟
خداداد عزیزی اینروزها «بگمبگم» راه انداخته و با تولید کلمات تکراری برای تیم ملی نفرتپراکنی میکند؛ انگار کمر به نابودی اسمورسمش بسته تا با همه عالم و آدم بجنگد. اخیرا هم درباره اتفاقات بازی تاشکند گفته؛ «بازیکنان تیم ملی سر بازوبند میخواستند همدیگر را تکهتکه کنند! در نیمهدوم هم راه رفتند، بازی نکردند تا بازی برده را برابر ازبکستان مساوی کنیم که یکی از بازیکنان قدیمی دیگر دعوت نشود.» اما چرا؟
مسئله روشن است؛ یا خداداد دغدغه ایران و فوتبالش را دارد یا پس از کنارهگیری از تیم ملی، استوار به منافع شخصیاش این موضعها را میگیرد. در اولی، از دو حالت خارج نیست. اگر تیم ملی برای او مهم بود، چرا در همان زمانی که مسئولیت داشت این حرفها را نمیزد؟ یا اگر همچنان فوتبال ملی برایش اولویت است، چرا هر بار با تهدید در گفتن ناگفتهها در آستانه یک بازی، تیم ملی را درگیر حاشیه میکند؟ یا مگر از قبل شرایط تیم ملی را نمیدانسته؟ اگر هم اساس این حرفها اختلافات شخصی با امیر قلعهنویی است، داستان میتواند همان نمایش ابتذال و دودوتا چهارتاهای مشمئزکنندهای باشد که حتی تصور آن هم برای تیمی به ارزش ملی آزاردهنده است.
چیزی که مهم است و برای «خداداد» مهم نیست، تصویر اوست. او برای ما یک خاطره خوب است چندین خاطره بد. او پاس علی دایی را به قلب دروازه مارک بوسنیچ چسباند و برای فوتبال ایران «عزیز» شد، اما حالا حافظه تاریخی اهالی فوتبال ایران پُر است از تصاویری که هیچ شباهتی به آن قاب دوستداشتنی حماسه ملبورن ندارد و این نگرانکننده است. در پاسخ به این سوال که چرا «او» شد، «او» هم میتوان از زاویههای مختلف میشود بحث کرد، اما این زمانی ارزشمند میشود که خود او هم بخواهد از این تصویر در آستانه فروپاشی دل بکند که فعلا نمیخواهد. همانطور که محبوبیت و دوست داشته شدن را «خدا» به او «داد»، او نمیخواهد.
تیم ملی را میتوان نقد کرد. امیر قلعهنویی هم. اما این زمانی ارزش و اهمیت دارد که فوتبال ملی کمک کند. و اِلا همان وایرال شدن در فضای مجازی است و جلبتوجه که در شان فوتبال ملی نیست.
دیدگاهتان را بنویسید